شب و روز در مناطق قطبی
1 - شبها و روزهای طولانی و بیش از 24 ساعت ، تنها مربوط به کشور ((فنلاند)) و بعضی از نقاط ممالک ((اسکاندیناوی )) نیست ، بلکه کلیه نقاطی که بالاتر از مدار 5/66 درجه قرار دارند با چنین وضعی روبه رو می شوند.
به عبارت دیگر، در تمام نقاطی که میان مدار 5/66 درجه و مدار 90 درجه که نقطه اصلی ((قطب شمال یا قطب جنوب )) است قرا ردارند و در همه یا قسمتی از سال ، شب و روزهای طولانی وجود دارد و به هر نسبت که از مدار 5/66 درجه بالاتر برویم ، طول این شب و روزها بیشتر می شود؛ مثلا نقطه شمالی ((فنلاند)) که تقریبا روی مدار 70 درجه عرض شمالی واقع شده ، یک روز طولانی شصت و چند روزه دارد که از اوایل خردادماه شروع می شود و تا اوایل مردادماه ادامه دارد و یک شب دوماهه نیز دارد که از اول آذرماه تا آخر دیماه طول می کشد؛ یعنی درست این شب طولانی از نظر فصل در نقطه مقابل آن روز طولانی قرار دارد.
هنگامی که به حدود مدار 74 درجه می رسیم ، یک روز سه ماهه که از اواسط اردیبهشت ماه تا اواسط مردادماه به طول می انجامد، دیده می شود که یک شب سه ماهه از وسط پاییز تا وسط زمستان نیز در قرینه آن قرار گرفته است .
به همین ترتیب ، هرچه بالاتر می رویم بر طول این شب و روز طولانی که در فصل زمستان و تابستان است افزوده می شود تا به نقطه قطب ؛ یعنی مدار 90 درجه می رسیم . قسمتی از کره زمین که روی این مدار واقع شده ، در تمام ایام سال به جای 365 روز ما، تنها یک شب و یک روز دارد که هر کدام به مدت شش ماه می باشد.
ولی توجه داشته باشید که عدد شش ماه کاملا دقیق نیست ؛ زیرا طول روز در نقطه قطب شمال ((6 ماه و چند روز)) و طول شب ((6 ماه و چند روز کم )) می باشد و در نقطه قطب جنوب ، درست عکس آن است .
مجموعه نقاطی را که در مافوق مدار 5/66 تا 90 درجه قرار دارد ((مناطق قطبی )) می نامند و سکنه این نقاط در قطب جنوب و در قطب شمال بسیار کم است که از جمله قسمتی از شمال ((فنلاند، سوئد، نروژ و روسیه )) می باشد.
اخیرا دسته هایی از دانشمندان برای مطالعات علمی به مناطق قطب شمال و جنوب مسافرت می نمایند که ساکنان موقت این سرزمینها محسوب می شوند.
ولی تردیدی نیست اگر یک نفر هم در آنجا زندگی نماید، یا برای یک سفر کوتاه به آنجا برود، باید حکم او از نظر دستورات اسلامی که جنبه ((جهانی )) دارد و مخصوص به نقطه خاصی از کره زمین نیست ، روشن شود.
اما در نقاطی که پایین تر از مدار 5/66 درجه قرار دارند، در تمام مدت سال ، شب وروز وجود دارند، منتها طول هر دو تنها در دو روز از سال (آغاز بهار و آغاز پاییز) مساوی و در بقیه ایام با هم تفاوت دارد که تدریجا کم یا زیاد می شود فقط در خط ((استوا)) که در حکم کمربند زمین است ، در تمام مدت سال ، شب و روز، همیشه مساوی و هر کدام معادل 12 ساعت می باشد و کمترین تفاوتی در تابستان و زمستان میان این دو وجود ندارد.
شناسایی ظهر و نیمه شب در مناطق قطبی
2 - نکته دیگری که توجه به آن در حل این مساءله نهایت لزوم را دارد این است در مناطقی که آفتاب غروب نمی کند و به اصطلاح آفتاب نیمه شب دارند، آفتاب در افق دائما در گردش است و هر 24 ساعت یک بار سرتاسر افق آن را دور می زند، البته در واقع کره زمین گردش می کند ولی به نظر چنین می رسد که آفتاب به دور آن می گردد؛ یعنی اگر شما در آن یک ماه که آفتاب در بعضی از شهرهای کشور فنلاند غروب نمی کند در آنجا باشید، می بینید که قرص کم رنگ آفتاب دائما در کنار افق است و مانند عقربه ساعت در گردش می باشد و 24 ساعت طول می کشد که یک دور کامل در افق بگردد، آهسته آهسته از سمت مشرق به جنوب و از آنجا به طرف مغرب و از آنجا به شمال و مجددا به سوی نقطه مشرق باز می گردد.
ولی توجه داشته باشید که قرص آفتاب گرچه دائما در کنار افق دیده می شود، ولی فاصله آن با افق در 24 ساعت یکسان نیست ؛ یعنی گاهی کمی اوج می گیرد و بالا می آید و هنگامی که حداکثر اوج خود را طی کرد رو به طرف افق پایین می آید تا به حداقل برسد، آن گاه مجددا اوج می گیرد.
علت این تغییر وضع آفتاب همان انحراف 5/23 درجه محور زمینی نسبت به ((مدار)) آن می باشد (دقت کنید). روی این حساب ، هنگامی که آفتاب به آخرین نقطه اوج خود برسد، نیمروز آنجا محسوب می گردد؛ چون در این موقع آفتاب درست روی نصف النهار آنجا قرار دارد.
به عبارت روشنتر، وقتی که آفتاب خوب بالا آمد ((ظهر)) آنجاست و به این ترتیب ، هنگامی که آفتاب کاملا پایین رفت (وبه حداقل ارتفاع رسید) درست مطابق ((نیمه شب )) آنجاست و آن آفتاب کم ارتفاع هم همان آفتاب نیمه شب است .
بدیهی است روشنی هوا در 24 ساعت در این نقاط یکنواخت نیست ، بلکه هنگامی که آفتاب بالا می آید به اصطلاح ، روز آنجاست هوا کاملا روشن می شود و هنگامی آفتاب پایین می رود و به نزدیکی افق می رسد، هوا کمی تاریک و مانند هوای گرگ و میش بین الطلوعین خودمان می گردد و روی این حساب ، آنها هم برای خود روز و شبی دارند ولی نه مانند روز و شب ما.
از بیانات بالا به خوبی روشن شد که تشخیص وقت دقیق ((ظهر)) و ((نیمه شب )) در این نقاط کاملا ساده است و همه کس می تواند با نصب یک شاخص کوچک (قطعه چوب یا میله آهنی که کاملا بر زمین عمود باشد) از کم و زیاد شدن سایه آن ، ظهر و نیمه شب را تشخیص دهد. یعنی هنگامی که سایه شاخص به حداقل رسید، نیمه شب است .
لابد خواهید گفت : فکرمان از نظر تشخیص ظهر و نیمه شب در این مناطق هنگامی که روزهای طولانی وجود دارد، کاملا راحت شد، ولی هنگامی که شبهای طولانی بر این نقاط سایه افکنده است ، چه باید کرد؟
حرکت ستارگان در این شبهای طولانی به دور افق نیز شبیه حرکت آفتاب در روزهای طولانی آنجاست . واضحتر بگوییم : ستارگان در آنجا کمتر طلوع و غروب دارند بلکه چنین به نظر می رسد که همه دسته جمعی دور تا دور افق را گردش می کنند (البته در واقع زمین گردش می کند نه ستارگان ) منتها حرکت آنها هم بدور افق یکسان نیست ، گاهی کمی اوج می گیرند و سپس پایین به طرف افق می آیند به طوری که اگر یک ستاره را در کنار افق نشانه کنیم ، هنگامی که به حداکثر ارتفاع خود رسید، حتما روی خط نصف النهار و درست هنگام ظهر است و موقعی که به حداقل ارتفاع خود رسید درست نیمه شب می باشد.
این موضوع را هم نباید هرگز از نظر دور داشته باشید که تیرگی هوای شبهای طولانی آنجا در 24 ساعت یکسان نیست ؛ گاهی هوا کمی روشن می شود (مانند هوای گرگ و میش بین الطلوعین ) و آن روز آنجا محسوب می گردد و سپس رو به تاریکی کامل می رود که شب واقعی آنجا می باشد.
از مجموع این توضیحات ، نتیجه می گیریم که شناختن ((ظهر)) و ((نیمه شب )) در شبها و روزهای طولانی مناطق قطبی مساءله ای است حل شده و غیر قابل ایراد و نیازمند به هیچ وسیله خاصی مانند ساعت و رادیو و امثال آن نیست . مقیاس ، حد وسط است
3 - آخرین نکته ای که ذکر آن برای روشن شدن پاسخ آینده ضرورت دارد این است که از نظر ((فقه اسلامی )) هیچ موضوع و هیچ حادثه ای بدون حکم نیست و به عبارت دیگر، قوانین اسلامی آنچنان جامع است که حکم هیچ موضوعی را فرو گذار نکرده است . این یک ادعا نیست بلکه یک واقعیت است و برای افرادی که از نزدیک با مسائل فقهی آشنایی دارند کاملا مشهود می باشد، منتها موضوعات بر دو قسمند:
1 - موضوعاتی که حکم مخصوص به خود دارند و در مدارک اسلامی صریحا حکم آن ذکر شده است (و به اصطلاح علمی ، مخصوص می باشند).
2- موضوعاتی که حکم خاصی برای آن تعیین نشده و باید به ((قواعد)) و ((اصول کلی )) اسلامی رجوع شود و حکم آن از آنها استنباط گردد.
توضیح اینکه در اسلام یک سلسله قواعد کلی و اصول اساسی وجود دارد که حکم تمام مسائل و حوادث پیش بینی نشده با مراجعه به آنها روشن می گردد. این قواعد و اصول کلی ، آنچنان وسیع و گسترده است که از نظر علمی ممکن نیست موضوعی پیدا کنید که مندرج در تحت هیچ یک از آنها نباشد (و به اصطلاح ، حصر میان آنها حصر عقلی است ).
موضوع موردبحث ؛یعنی وظیفه کسانی که در مناطق قطبی زندگی می کننداز قسم دوم است ؛ یعنی حکم آنها را می توان از قواعد و اصول کلی استنباط نمود.
این یک قانون کلی و عمومی است و اختصاص به باب معینی ندارد. فقهای ما حکم کسانی را که در مناطق قطبی زندگی می کنند از این قاعده استفاده کرده و عده ای از آنان در فتاوای خود تصریح نموده اند که چنین اشخاصی باید طبق ((مناطق معتدله )) عمل نمایند؛ یعنی چون طول شب و روز در این مناطق بر خلاف متعارف نقاط روی زمین است ، ساکنان آنها موظفند به حد متوسط رجوع نموده وظایف شرع خود را مطابق آن ، انجام دهند؛ مثلا اگر ماه رمضان در آغاز تابستان واقع شده و حد متوسط طول روزها (از طلوع صبح تا مغرب ) در مناطق معتدله 15 ساعت است ، آنها باید در ماه مبارک هر روز 15 ساعت روزه بگیرند. و هنگامی که ماه رمضان در آغاز زمستان است ، اگر حد متوسط روز در مناطق معتدله 12 ساعت است ، باید 12 ساعت را روزه بگیرند و نماز خود را نیز طبق همین حساب انجام دهند.
بنابراین ، ملاحظه می کنید که حکم این مسأله که به نظر بعضی خیلی پیچیده آمده ، از یک قاعده کلی فقهی به آسانی استنباط می گردد و جای هیچ شبهه ای باقی نمی ماند.
نتیجه نهایی بحث با توضیح بیشتر
از آنچه در بالا توضیح دادیم این نکته کاملا روشن شد که ساکنان مناطق قطبی موظف نیستند تمام آن روزهای طولانی مثلا روز یک ماهه را در ماه مبارک رمضان از خوردن ، امساک نمایند و یا تنها چند رکعت نماز در سراسر این روز طولانی بخوانند، بلکه وظیفه آنها این است که بر طبق افق مناطق معتدله رفتار نمایند؛ یعنی همانطور که در این روز طولانی یک ماهه مثلا حساب روزهای هفته و ماه را طبق مناطق معتدله که شب و روز دارند در نظر می گیرند و شنبه و یکشنبه و... ماه و سال را حساب می کنند، همچنین طول روز و شب را باید در فصول مختلف مطابق مناطق معتدله تعیین نمایند.
البته همانطور که مشروحا گفتیم شناختن ظهر حقیقی در این مناطق بدون احتیاج به هیچ وسیله ای ، از حرکت آفتاب و نهایت اوج گرفتن و بالا رفتن آن در افق تنها به وسیله یک شاخص ساده می توان تشخیص داد و حدیث معروف ((اذا زالت الشمس دخل وقت الصلوتین ؛ هنگامی که آفتاب از دایره نصف النهار گذشت ، وقت نماز ظهر و عصر داخل می شود))، به خوبی شامل آن می شود.
همچنانکه نیمه شب آنجا را نیز از نهایت انخفاض و رسیدن خورشید به حداقل ارتفاع ، می توان تشخیص داد و آخر وقت نماز مغرب و عشا به این وسیله به دست می آید.
بنابراین ، آغاز وقت دو نماز از نمازهای پنجگانه و انتهای وقت دو نماز دیگر، بدون احتیاج به هیچ وسیله دیگری ، تنها از وضع حرکت آفتاب به دست می آید.
و همانطور که گفته شد، روز و شب نیز از کم و زیاد شدن روشنی هوا بواسطه ارتفاع و انخفاض آفتاب تا اندازه ای مشخص می گردد. و همچنین از کم و زیاد شدن میزان تاریکی در شبهای طولانی آن نقاط روز و شب آنجا محسوس است .
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: دانستني هاي علمي ، ،
برچسبها: